baktohome

خوش به حالت که منو یادت نیست خوش به حالت که فراموشت شد خوش به حالت که ، از این تاریکی یه ستاره، سهم آغوشت شد خوش به حالت که دِلِت آرومه خوش به حالت که، پریشون نیستی خوش بحالِت که منو یادت نیست، خوش به حالت که پشیمون نیستی خوش به حالتون،    باهم خوشحالین، خوش به حالتون، با هم خوشبختین ، هرجایی که من ،تنهایی رفتم خوش به حالتون دوتایی رفتین خوش به حال اون تو دِلت، جا داره خوش به حالش دستاشو میگیری، خوش به حالش که پیشش می مونی ، خوش به حالِش که واسش میمیری ، خوش به حالش، عاشقِ چِشماشی خوش به حالِش عاشق چِشماته ، خوش به حالش ،همه یه دُنیاته خوش به حالش همه دنیاته خوش به حالِت که،  منو یادت نیست خوش بِحالِت که،  میخندی، چشمِ مَن،   بارانیست خوش به حالِت ،که  تونستی   سوگندعشقِمون را فراموش کنی، خوش بحالِت ، عشق باهات بیگانَست خوش بِه حالِت که فراموشِت شد آن شبِ مهتابی در گوشِ من می خواندی ، تا ابد عاشقم،،  می‌مانی خوش به حالِت که دِلِت آرومه، خوش بحالت که  پریشون نیستی، خوش بحالِت، منو یادت نیست، خوش به حالِت قلب تو مِثهِ من زَخمی نیست خوش بِحالِت  ،قلبِت  سَرده مثل من، غمگین نیست خوش بحالِت ،  عِشق من، که فرا موشِت شُد، آن همه عشق بازی،  آن شَبِ  مَهتابی، تو دَر آغوش من آن لَبو  لَب بازی، این رو میدونی چشمون سیاهِت عشقِ تو نگاهِت منو بازی داد همش میگفتی که عزیزم برات بازی داد منو   اون صدایه تو عشق ِ دروغِ ،توی اون  نگاه تو دروغ هات باورَم بود اما عجیبه هنوزم ،می خواهمو  دوست  دارمَت این کُسخلیم  برا خودمم عجیبه ثبت رکوردم توکسخلی این دِ ، گینس نامبر وانه این حد عاشقی مال کتاباس اما اخر یه روز میاد  دختر آرزوهام منو از تو می کُنِ رها قلبمو با خود، میبره تو اَبرا حی حالا برو دِیت با فرهاد، با مجید و اَصغر و حتی، اون  صِیفُلا عشق ما مثل یه جعبه مدادِ رنگی بود مدادِ عشقمون رو تراشییدم و چیزای بیخود کشیدیم حالا بیا این خط آخریو، این صفحه  آخرو یه جیز زیبا بکشیم ، با اینکه بهم خیانت کردی وقلبَمو دَریدی اما  این روز پایانه عشق ِمون آخرین خطو   به یادِ روزای اول، روزای مهربونیت، بَرات یه قلب طلایی کشیدم زیر اون نوشتَم ،  دوست دختر بی مَعرفت خوشبَخت بشی، عشقم بهت حقیقی بود ، خدا نگدارت بیمعرفت سوگند میخورم دیگر هرگز، مرا نخواهی داشت